دمکراسی وآزادی در ایران فردا با مریم رجوی
وزیر خارجهٔ فرانسه فاش کرد که مذاکرات مخفیانه از مدتی پیش بین ایران و فرانسه جریان داشته است.
برملا شدن مذاکرات مخفیانه جنجال و تلاطم جدیدی بهپا کرده است.
موضوع مذاکره را سخنگوی وزارتخارجهٔ رژیم هم تلویحاً تأیید کرد، اما برخلاف لودریان، قاسمی گفت که ما بر سر مسائل خودمان با کسی مذاکره نمیکنیم.
واقعیت چیست؟
آیا این موضوع با معضل و بنبست رژیم در تصویب لوایح FATF ، ارتباطی دارد یا نه؟
مذاکرات مخفیانه بر سر چیست؟ چرا اعلام نکرده انجام میشود؟ آیا خامنهای از آن اطلاع داشته یا نه؟
اینکه مذاکراتی بوده و هست، واقعیتی است که قاسمی سخنگوی وزارتخارجه هم آن را تلویحاً تأیید کرده و تردیدی در آن نیست و حتی قبل از اعلام وزیر خارجه فرانسه هم برخی از رسانههای رژیم از آن خبر داده بودند و خواستار توضیح وزارتخارجه شده بودند.
بعنوان مثال وطن امروز(۳بهمن) نوشته بود: «فرانسویها عملیاتی کردن سازوکار ویژه مالی اروپا در قبال ایران را منوط به مذاکره با تهران بر سر توان موشکی کشورمان و متعاقباً محدود کردن توان دفاعی و منطقهایمان کردهاند.
آیا زمان آن نرسیده است تا مقامات وزارت امور خارجه کشور مان از فاز «سکوت» و «مصالحه» در برابر اروپا خارج شده و جزئیات این بازی خطرناک فرانسویها را برای افکار عمومی کشورمان تشریح کنند؟».
اما این طور که پیداست موضوع این مذاکرات (به قول لودریان «سخت») برنامهٔ موشکی رژیم است و وزیر خارجه فرانسه صراحتاً گفته که اگر رژیم کوتاه نیاید کشورهای اروپایی تحریمهای سختی را علیه رژیم اعمال خواهند کرد.
مذاکرات مخفیانه یا با اطلاع ولی فقیه
اشتباه نکنیم مگر ممکن است اطلاع نداشته باشد؟! قطعاً مانند مذاکرات برجام ریز به ریز با اجازه و اطلاع خامنهای صورت گرفته است.
خود خامنهای هم قبلاً در یک سخنرانی عمومی گفته بود که اگر چه به اروپا اعتماد ندارم، اما بروید مذاکره کنید!
اما اینکه چرا این مذاکرات را مخفیانه انجام میدهند؟ بهعلت همین جنگ و دعواهایی است که جناحین بر سر این موضوعات دارند، خامنهای همیشه ترجیح میدهد این مذاکرات را مخفیانه و دزدکی پیش ببرد. اما همیشه هم ناخواسته علنی میشود.
موضوع دودوزه بازیکردن خامنهای!
خامنهای قبلا گفته بود که ما بر سر موشکی مذاکره نداریم!
روحانی هم چند بار همین را گفته و قاسمی سخنگوی وزارتخارجه هم این موضوع را تکرار کرده بود که «توان موشکی ایران قابل مذاکره نیست».
اولین بار نیست که خامنهای دودوزه باری میکند. یعنی در همان لحظاتی که موضعی میگیرد همزمان در عمل آنچه را که خودش ممنوع کرده است، در پشت پرده چراغ سبز میدهد.
در مورد برجام هم ۱۹خط قرمز برای مذاکرهکنندگان گذاشته بود، اما بعداً خودش فاش کرد که تیم مذاکره میآمدند و میگفتند کار پیش نمیرود و برای زیر پا گذاشتن تکتک مرز سرخها اجازه میگرفتند و من هم اجازه میدادم!
البته این شیوه کار کردن که به روش ثابت رژیم تبدیل شده، ناشی از تناقضات لاینحل رژیم است که نه میتواند روشن و علنی مذاکره کند و از اتمی یا موشکیاش دست بردارد و نه میتواند بایستد و در برابر جامعهٔ بینالمللی گردنکشی کند، چرا که قیمت هر کدام برایش سنگین و کمرشکن است:
قیمت راه حل اول یعنی کوتاهآمدن ریزش نیروهایی است که آنها را با همین قدرتنماییهای پوشالی نگهداشته است.
قیمت راه دوم را هم با روبهرو شدن با خطر جنگ است.
اما معمولاً نتیجه، «هم چوب» و «هم پیاز» از کار در میآید! یعنی هم «های و هو» میکند و چوب آن را در فضای سیاسی بینالمللی میخورد و مشمول تحریمها و تنبیهات بینالمللی میشود و هم دست آخر ناچار میشود عقبنشینی کند و بهای آن را هم بهصورت تشدید بحران درونی و ریزش نیروهایش میپردازد.
علاوه بر مذاکرات پنهانی که اشاره شد، موضوع دیگری که بر سر آن دو جناح حسابی با هم درگیر هستند، موضوع تصویب لوایح FATF است که پس از مدتها کش و واکش در مجمع تشخیص مطرح شد، اما باز هم به نتیجه نرسیده است. در این زمینه هم در وضعیت و بنبست مشابهی است.
علیرضا رحیمی که عضو هیاترئیسه مجلس هم میباشد در این رابطه تعبیر جالبی را بهکار برده و گفت: «مخالفان لوایح FATF فضا را به تعبیر خودشان کربلایی و یا به عبارت دیگر حسینی و یزیدی کردند و از قبل هم مخالفتها را به کف خیابان کشاندند».
در دو هفته آینده خامنهای باید یکی از دو تصمیم زیر را بگیرد:
یا جامزهر تندادن به شروط اروپا را که در واقع بخشی از همان شروط آمریکاست سربکشد.
یا آخرین روزنهٔ امیدش یعنی اروپا را هم به دست خودش مسدود کند و خود را آمادهٔ رویارویی با جامعهٔ بینالمللی کند.
نتیجه راه اول، پذیرش یک شکاف عمیق در رژیم و ریزش اساسی نیروهایش میباشد که لاجرم عقبنشینیهای بعدی را هم بهدنبال خواهد داشت.
بهای راه دوم هم رویارویی با جامعهٔ بینالمللی و در وهلهٴ اول مواجه شدن با تحریمهای خفهکننده و بیشکاف،
و در وهلهٴ بعد خطر رویارویی نظامی است آن هم در شرایطی که یک ائتلاف بینالمللی هم در ورشو در حال شکل گرفتن است!
این ۲راهی مرگباری است که در داخل خود رژیم از آن با عنوان «مرگ» یا «خودکشی از ترس مرگ» نام میبرند و خامنهای نهایتاً گریزی از این انتخاب نخواهد داشت.
قسمت پنهان مذاکرات مخفیانه همین چند نکته بالاست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر